کد مطلب:35425
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:20
اگر رحمت خداوند سبحان نامحدود است، چگونه عده اي را كه گناهاني محدود دارند به عذاب نامحدود گرفتار مي سازد؟
خداوند از يك سو داراي دو رحمت است: يكي گسترده و مطلق است و مقابل ندارد، بلكه مقابل آن عدم است نه غضب و هر چيزي را زير پوشش خود قرار مي دهد؛ يعني هر آن چيزي كه بتوان واژه «شيء = چيز» را بر آن گذاشت شامل مي شود و ديگري «رحمت خاص» نام گرفته كه در برابر غضب است.
از سوي ديگر رحمت خداوند به نحو انفعال، عاطفه، وسوزش دل نيست. بنابراين، در مواردي كه احتمال دارد انسان ها اعمال عاطفه كنند، خداي مهربان و رؤوف دستور بي مهري مي دهد؛ مانند: «… وَلا تَأْخذكُم بِهما رَأفة فِي دِين اللهِ»؛ نور/2 [هر يك از زنان و مردان زناكار را به صد تازيانه مجازات و تنبيه كنيد و هرگز درباه آنان در دين خدا رأفت و ترحم روا مداريد، و بايد تنبيه اين بدكاران را گروهي از مؤمنان مشاهده كنند.]
پس در اجراي حدود الهي نه آبروريزي شده، نه ترحم در كار است و نه مي توان نام آن را خشونت گذاشت و با هيچ قرائت جديد و دوباره خواني نيز اين حكم تغيير نمي يابد؛ زيرا خداوند حكيم، سراسر جهان هستي را بر اساس نقشه رحمت آفريد و همه عذاب ها، كيفرها، تلخي ها و نقص ها در جايگاه ويژه و زير پوشش رحمت مطلق قرار مي گيرد و طبق اين نقشه عام جهان را اداره مي كند؛ يك جا جاي لطف و جاي ديگر جاي عذاب و خشونت است، يك جا مورد اعمال عذاب هاي مقطعي و مورد ديگر جاي عذاب جاودان و هميشگي و يك جا مورد غضب است. بنابراين، رحمت عام و گسترده مقابل ندارد و حتي عذاب هاي جاودان زير پوشش اين رحمت مطلق قرار دارد، نه در مقابل آن. پس آنچه مقابل دارد رحمت خاص است.
در برخي آيات به صورت جامع سه مسأله مورد بحث به زيباترين وجه بيان شده است: 1 – خداوند نقشه جهان هستي را بر اساس رحمت مطلق رقم مي زند.
2 – عذاب مخصوصي در كار است و گروه ويژه اي را به كام مي كشد. 3 – رحمت خاصي وجود دارد كه ويژه عده اي مخصوص است.
1 - «قال عَذابي أُصيب بِه مَنْ أَشاء»؛ [من عذابي دارم كه بر پايه حكمت، هر كس را صلاح دانستم با آن معذب مي كنم.]
2 - «وَ رَحْمَتي وَسِعَت كُلَ شيء»؛ [رحمت من شامل همه اشيا (هر چيز) و همه موجودات مي شود و چيزي نيست كه مصداق «شي»نبوده و مشمول رحمت من نباشد.]
3 - «فَسَأَكْتبُها لِلَذينَ يَتَقُون وَ يُؤتُون الزَكوة والَذِينَ هُمْ بِاياتنا يُؤمنُون»؛ [من آن رحمت را ويژه پارسايان و پردازندگان زكات و مؤمنان به آيات خود قرار دادم] (ضمير در «فسأكتبها» به عنوان استخدام به رحمت خاص بر مي گردد). بنابراين؛ رحمت خاص و همچنين مقابل آن يعني عذاب شامل گروه هاي خاص مي شود. اما رحمت گسترده و مطلق خدا شامل همه موجودات اعم از بهشت و دوزخ و انسان و پري است.
بنابراين، عذاب جاويد با رحمعت عام خدا منافات ندارد، بلكه عين رحمت مطلق است، گرچه با رحمت خاص نيز يك جا جمع نمي شود ليكن انسان معذب با اختيار خويش راه شقاوتمندان و كافران را عمدا انتخاب مي كند و خود را شقي مي سازد. بر اين پايه خداي رحمان، عذاب هم دارد: «يا أَبَتِ إِنّي أَخاف أَنْ يَمسَّك عَذابُ مِنَ الرَحمنِ فَتَكونُ لِلشَيطان وَليا» مريم/45 وانگهي كساني كه معتقدند رحمت خدا با جاودانه زيستن در عذاب منافات دارد چه پاسخي دارند درباره روزي كه به تصريح قرآن پنجاه هزار سال است: «تَعْرُج الملائِكةُ وَالرُوح إِليهَ في يَوم كان مِقْدارُه خَمسِين أَلف سَنة» معارج/4 پنجاه هزار سال از سال هاي دنيا براي كسي كه پنجاه سال عادي گناه كرده است البته روز سخت و كمرشكني است، گرچه براي مؤمن به مقدار اداي يك نماز واجب است. آيا اين مدت با رحمت گسترده و مطلق خداوند منافات ندارد؟ چگونه خداي رؤوف و مهربان عده اي را پنجاه هزار سال معطل مي كند؟ بنابراين، رحمت وسيع خداوند به معناي عاطفه و دلسوزي نيست، بكله به اين معناست كه هر موجودي را به اندازه استعدادش و كسب صورت هاي باطني به كمال لايق خود مي رساند.
: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 5 (معاد در قرآن)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.